چرا زمان کاری مرکز داده برای اینترنت اشیا اهمیت دارد؟
اینترنت اشیا از مفهومی نوظهور بهسرعت عبور کرده و به واقعیتی تکوینیافته رسیده است. پیشبینی گارتنر این است که تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۲۰ بیلیون دستگاه مرزی (edge device) اینترنت اشیا مورد استفاده قرار بگیرد. سازمانها در حال حاضر فناوری را در طیف گستردهای از محصولات و خدمات به کار بستهاند. تکثیر سریع دستگاههای اینترنت اشیا همچنین به سمت رایانش لبهای (edge computing) در حرکت است که امکان آنچه اینترنت اشیا شرکتها قادر به انجام است را گسترش میدهد.
مراکز داده نقش بسیار مهمی در این گسترش بازی میکنند. آنها نیروی حرکت این شبکهها هستند، زیرساخت IT را تدارک میبینند و منابعی را که دستگاههای مرزی اینترنت اشیا برای موثر بودن به آنها نیاز دارند، پردازش میکنند. محدودهی در حال گسترش رایانش مرزی و تقاضا برای مراکز داده جدید هیچ نشانهای از کندی را نشان نمیدهد. ارزش دارد برای فهمیدن اینکه چرا زمان کاری بالای مرکز داده برای موفقیت شرکتهای اینترنت اشیا حیاتی است، کمی وقت بگذاریم.
۴ دلیل اهمیت زمان کاری بالای مرکز داده برای اینترنت اشیا
تحلیل کلان داده
دستگاههای مرزی اینترنت اشیا در هر شکل، اندازه و با هر هدفی، از اتومبیلهای خودران با سنسورهایی برای تحلیل شرایط ترافیک تا وسایل برقی آشپزخانه که الگوهای مصرف برق را ثبت میکنند، در سالهای پیش رو دادههای فراوانی را جمعآوری خواهند کرد. چقدر داده؟ تخمین در هر صنعت متفاوت است ولی مقدار کلی میتواند تا سال ۲۰۲۱ از ۸۰۰ زتابایت (هر زتابایت معادل ۱ تریلیون گیگابایت است) فراتر رود. حتی اگر مقدار تخمین، بالا باشد، میزان دادهای که توسط شرکتهای اینترنت اشیا جمعآوری میشود رشدی تصاعدی دارد نه خطی، به این معنی که هر سال فشار اضافی به منابع مدیریت داده وارد خواهد شد.
اکثر این دادهها (حدود ۸۰ درصد آن) که به مراکز داده بازگردانده میشوند، بدون ساختار خواهند بود، به این معنی که فرمت مشخص و خوانایی ندارند. سازمانها به منظور استنباط بینشهای معنیدار از این دادهها، به استفاده از فناوری شناختی و مبتنی بر هوش مصنوعی نیاز خواهند داشت. این ابزارهای قدرتمند یادگیری ماشینی میتوانند کوهی از دادههای بدون ساختار را سبک سنگین کنند تا اطلاعاتی عملی بیایند. ولی برای این کار به حجم بالایی از منابع پردازش و برق نیاز دارند. مراکز داده برای این تجزیه و تحلیل بسیار مهماند زیرا میتوانند برای شرکتها خدماتی قابل گسترش فراهم کنند. در غیر این صورت شرکتها نمیتوانند از عهدهی سرمایهگذاری بر روی زیرساخت لازم برای تحلیل کلان داده برآیند.
سازمانها باید بدانند که با وجود مراکز داده که در جمعآوری، ذخیره سازی و پردازش دادههای اینترنت اشیا خیلی درگیر شدهاند، قادر خواهند بود به این داراییها در هر زمانی که نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. اگر مراکز داده نتوانند زمان کاری بالا و قابل اطمینانی تدارک ببینند، کسبوکار مشتریانشان را در خطر قرار میدهند یا آنها را از رقیبانی که سرعت بالاتری دارند، عقب خواهند انداخت. در سالهای آتی توانایی استنباط بینشهای استراتژیک از دادههای بدون ساختار، برای بیشتر سازمانها به عنوان یک وجه تمایز به حساب خواهد آمد. بنابراین اگر مرکز دادهی آنها تعطیلیهای مداومی را تجربه میکند، قادر نخواهند بود هم قدم با رقبایشان پیش روند.
یکپارچهسازی شهر هوشمند

با اینکه یک تعریف جهانی برای آنچه که باعث ایجاد یک شهر هوشمند میشود، وجود ندارد، برنامهریزان شهری در سرتاسر دنیا اندیشههای بیشتری با محوریت فناوری را با راهحلها و طراحیهای داخلیشان ادغام کردهاند. به وسیلهی یکپارچهسازی چارچوبهای رایانش مرزی در خدمات شهری و تبدیل دسترسی شبکهای به یک مفهوم اساسی از زندگی شهری، دولتها و شرکتهای خصوصی امیدوارند که یک آرایش فراگیر از خدمات جدیدی که زندگی روزمره را راحتتر و قدرتمندتر میکند، پیشنهاد دهند.
مراکز داده مرزی به شکلگیری ستون اصلی زیرساخت شهر هوشمند کمک خواهند کرد، در ذخیرهسازی و بررسی سایتها برای حجم عظیمی از دادههای جمعآوری شده خدمترسانی میکنند و نیز باعث تسهیل راهحلهای نهایی به منظور تحویل خدمات با کمترین تأخیر میشوند. این امر میزان سرمایهگذاری بر روی زمان کاری مرکز داده را افزایش میدهد. قطعی سرور میتواند نتایج ژرفی داشته باشد حتی اگر دستگاههای مرزی اینترنت اشیا به انجام برخی عملکردهای کلیدی بدون دسترسی به شبکه ادامه دهند. با وجود خدمات مهمی مانند زیرساخت برق و ترافیک که به طور بالقوه تحت تأثیر قرار میگیرند، تعطیلی در شهر هوشمند پیامدهایی بیش از ناراحتی به همراه دارد. این امر میتواند باعث به خطر افتادن زندگی شود.
جریان کاری M2M
در تمام بحثها در رابطه با این که دستگاههای مرزی اینترنت اشیا چگونه زندگی روزمره مردم را تغییر خواهند داد، در حقیقت ماشینها هستند که سود میبرند. جریانهای کاری ماشین-با-ماشین (M2M) که در آنها ماشینها مشتریهای اصلی خدمات هستند، همچون معماریهای اینترنت اشیا که در انواع صنایع گسترده شدهاند، در حال افزایش میباشند. بخصوص صنعت تولید که به دلیل سرمایهگذاری ابتدایی بر روی اینترنت اشیا، شاهد سودهای عظیمی بوده است که به تجهیزات کمک میکند، بهروری و قابلیت اطمینان را بالا میبرد و کارآمدی بیشتری را نیز موجب شود. همزمان با پیشرفت دستگاههای مرزی اینترنت اشیا و سنسورها، به طور حتم خودکارسازی به دیگر صنایع رسوخ میکند، زیرا سازمانها تلاش میکنند فرایندهایی رقابتی و موثرتر را به کار گیرند و اثرات IT را کاهش دهند.
اما تمام این خودکارسازیها بدون ریسک نخواهد بود. وقتی کارها درست پیش نرود، شرکتها میتوانند آسیبپذیر شوند و نسبت به تغییرات واکنشی نشان ندهند. تعطیلی مرکز داده برای این سازمانها نه تنها هزینهی مالی به همراه دارد، بلکه باعث صدمات جدی به نام تجاری آنها میشود. اگر مشتریان به دلیل قطعی مرکز داده نتوانند دستگاههای مرزی اینترنت اشیا خود را برای عملکرد مناسب دریافت کنند، علاقهای به شنیدن توضیحات دربارهی مشکل را نخواهند داشت. سازمانها نمیتوانند خطر کنند و مشتریانشان را به دلیل قطعیهای مکرر از دست بدهند، بنابراین همکاری با یک مرکز داده دارای سابقهای اثباتشده از ارائه مداوم سطح بالایی از زمان کاری، مسئلهای حیاتی برای آنهاست.
محتوا جاری
با اطلاعیه اخیر دیزنی در مورد خدمات جاری دیزنی پلاس، به نظر میرسد که هر کمپانی اصلی رسانهای در حال حرکت به سمت تحویل محتوا به مشتریان در هنگام درخواست میباشد. با این حال، تحویل تمام این محتواها، در بخشهایی از آمریکا که از دسترسپذیری محدودی برخوردارند، مشکلات شبکهای قابلتوجهی ایجاد کرده است.
وقتی کاربران نهایی در منطقهای بسیار دور از جایی که درواقع محتوا ذخیره شده است، قرار دارند، تأثیرات ناشی از تأخیر میتواند منجر به طولانی و پراکنده شدن زمان بارگزاری و کیفیت پایین عکسها شود. خوشبختانه چارچوب رایانش مرزی میتواند این مشکلات را در بیشتر موارد حل کند. با استقرار مراکز داده مرزی در بازارهای استراتژیک با رشد سریع، تهیهکنندگان محتوا میتوانند محتواهای محبوب را نزدیک به کاربران نهایی قرار دهند، تأخیر را کم کنند و تقاضاهای پهنای باند برای دیگر محتواها از سوی منابع دورتر را کاهش دهند. همانطور که تعداد مراکز داده مرزی افزایش مییابد و ارتباطات ۵G رواج مییابند، قابلیت اعتماد و جذابیت خدمات جاری بیشتر میشود.
شرکتها زمانی که استراتژیهای اینترنت اشیا خود را از نظر میگذرانند، باید که فراتر از دستگاهها فکر کنند و نگاه دقیقی به شبکههایی بیندازند که بر آنها متکیاند. این شرکتها با تشخیص مراکز داده قابل اعتماد مجهز به زمان کاری SLA (توافقنامه سطح خدمات) بالا، میتوانند از خودشان در برابر تهدیدهای شبکه و قطعی سرور محافظت کنند. مراکز داده با چارچوب رایانش مرزی و اطمینان از اینکه این چارچوب، بخش بزرگی از استراتژی اینترنت اشیا میباشد، باید با دنیایی که به سرعت تغییر میکند، سازگار شوند.